رنجور از یبوست و مبتلا به یبوست طبع. (ناظم الاطباء). محصور: تغلب گفت اصل او (یعنی تفسیر) من فسرت الفرس اذا رکضتها محصوره لینطلق حصرها: اصل او آن باشد که اسب شکم گرفته بتازی تا بستگیش گشاده شود. (تفسیر ابوالفتوح رازی)
رنجور از یبوست و مبتلا به یبوست طبع. (ناظم الاطباء). محصور: تغلب گفت اصل او (یعنی تفسیر) من فسرت الفرس اذا رکضتها محصوره لینطلق حصرها: اصل او آن باشد که اسب شکم گرفته بتازی تا بستگیش گشاده شود. (تفسیر ابوالفتوح رازی)
بستن شکم. یبوست طبع، ترجمه عبارت هندی است و این در کلام امیرخسرو بسیار واقع شده بلکه اکثر است. (آنندراج). دست بر شکم نهادن از کثرت خنده: چو سبزه خویش ار خط تو خواند جای آن باشد که گل از خنده بر خاک افتد و غنچه شکم گیرد. امیرخسرو (از آنندراج)
بستن شکم. یبوست طبع، ترجمه عبارت هندی است و این در کلام امیرخسرو بسیار واقع شده بلکه اکثر است. (آنندراج). دست بر شکم نهادن از کثرت خنده: چو سبزه خویش ار خط تو خواند جای آن باشد که گل از خنده بر خاک افتد و غنچه شکم گیرد. امیرخسرو (از آنندراج)